هدفگذاری به روش اسمارت (smart)

در بحث هدف گذاری روشها و مدلهای مختلفی وجود دارد که هدفگذاری به روش اسمارت (smart) هم یکی از آن مدلهاست.
من هدفگذاری اسمارت را به طور کامل به شما توضیح میدهم، اما در این روش مشکلی وجود دارد که اگر به صورتی که در ادامه میگویم آن را اجرا نکنیم تنها وقت خود را هدر دادهایم. زیرا رسیدن به هدف با این مدل به طور عادی تقریبا غیرممکن است. از طرفی هم نمیتوان هدفگذاری اسمارت را نادیده گرفت.
بیایید اول ببینیم این روش معروف هدفگذاری چیست و بعد بررسی کنیم که چرا بسیاری افراد بعد از مدتی نسبت به آن دلسرد شده و دیگر دوست ندارند هدفگذاری کنند.
اگر شما قبلا هدفگذاری اسمارت را امتحان کردهاید و نتیجهای در کار نبوده این مقاله میتواند پاسخ کاملی برای دلیل این اتفاق باشد و البته راهکار درست پیش رفتن را هم آموزش خواهد داد. بنابراین همه قسمتها را با دقت بخوانید تا بهتر متوجه دلیل بی نتیجه بودن هدفگذاری به روش اسمارت تا الان بشوید.
فایل صوتی زیر به صورت کامل درباره هدف گذاری اسمارت صحبت میکند. اگر احساس میکنید زمان یا انرژی کافی برای مطالعه کامل این مقاله را ندارید میتوانید فایل صوتی را گوش کنید.
دانلود فایل صوتی هدف گذاری اسمارت
هدفگذاری به روش اسمارت (smart) دقیقا چیست؟
به هدفگذاری اسمارت، هدفگذاری هوشمند یا هوشمندانه هم میگویند زیرا خود کلمه smart به معنی هوشمند است. اما داستان به همینجا ختم نمیشود. هرکدام از حروف کلمه smart در واقع نشان دهنده یکی از شروط هدفگذاری به این روش است. به توضیحات زیر توجه کنید:
اگر میخواهید تلفظ هر کلمه را بهتر بدانید کافیست روی آن کلیک یا تاچ کنید تا به صفحه دیکشنری گوگل هدایت شوید. در آنجا وقتی روی علامت بلندگو بزنید تلفظ صحیح هر کلمه را میشونید.
اولین حرف یعنی S از کلمه Specific به معنای معین و مشخص گرفته شده است.
دومین حرف یعنی M از کلمه Measurble به معنای قابل اندازه گیری گرفته شده است.
سومین حرف یعنی A از کلمه Achievable به معنای دستیافتنی گرفته شده است.
چهارمین حرف یعنی R از کلمه Realistic به معنای واقع بینانه گرفته شده است.
پنجمین حرف یعنی T از کلمه Time-bound به معنای زمان دار گرفته شده است.
با این تفاسیر میتوان گفت هدفگذاری به روش اسمارت (SMART) از ۵ ویژگی تشکیل شده است که هر کدام توضیح خاص خود را دارند. من در ادامه تک تک آنها را بررسی میکنم تا با مثالهای کاربردی بهتر بتوانید از این روش استفاده کنید.
specific یا معین و مشخص:
جمله جالبی وجود دارد که میگوید شما اگر ندانید کجا میخواهید بروید چطور میتوانید به آنجا برسید؟ دقیقا درست است. ما اگر ندانیم مقصد کجاست نمیتوانیم به آن برسیم.
به همین دلیل اولین شرط هدفگذاری به روش اسمارت (SMART) این است که به دقت و با جزئیات مشخص کنیم که هدفمان چیست. به مثالهای زیر توجه کنید:
۱. نامشخص: هدف من خریدن ماشین است.
۱. مشخص: هدف من خریدن ماشین هیوندای جنسیس مشکی فول آپشن هایبرید است.
۲. نامشخص: هدف من خریدن یک خانه است.
۲: نامشخص: هدف من یک خانه ۱۵۰ متری، دو خواب، بالکن دار، آپارتمانی در طبقه اول، کاغذ دیواری سفید با رگههای قهوهای، آشپزخانه اپن، در منطقه ۴ تهران با امکانات ……. است.
۳: نامشخص: هدف من داشتن یک عطر خوشبو است.
۳: مشخص: هدف من یک عطر کوبیسم مشکی اصل در اندازه ۱۰۰ میل است.
۴: نامشخص: هدف من داشتن یک گوشی هوشمند است.
۴: مشخص: هدف من داشتن یک گوشی آیفن مدل x با حافظه ۱۲۸، رنگ مشکی است.
۵: نامشخص: هدف من تشکیل خانواده و ازدواج است.
۵: مشخص: هدف من ازدواج با دختر/پسر قد بلند، چشمان درشت و آبی، خانواده دوست، با درک بالا، همراه و هم مسیر و …. است.
در مثالهای بالا ۵ مدل هدف را با اولین شرط هدفگذاری به روش اسمارت تغییر دادیم. ابتدا اهداف نامشخص بودند و بعد آنها را تا جایی که میشد مشخص و معین کردیم. به این ترتیب حالا بهتر میدانیم جهت و مسیری در پیش رو داریم چگونه است.
شما هم بهتر است اهدافی که در زندگی انتخاب میکنید را تا حد ممکن مشخص و معین کنید. کلماتی مانند خوب، عالی، بهترین، بالاترین، زیبا و کلمهای که به صورت واضح به جزئیات اشاره نمیکند را به کار نبرید و به جای آن دقیقا توضیح دهید که مثلا خوب از نظر شما یعنی چه.
زیرا کلمات کلی از نظر هر شخص توضیح متفاوتی دارند و شما اگر میخواهید از روش اسمارت برای هدفگذاری خود استفاده کنید لازم است زمان بگذارید و اهداف خود را به همین صورت معین و مشخص کنید.
Measurble یا قابل اندازه گیری:
بعد از آنکه اهداف خود را با جزئیات کامل معین و مشخص کردید نوبت به اندازهگیری آنهاست. اندازه گیری به معنای این است که بتوانید تعیین کنید چه کارهایی شما را به هدفتان میرساند.
در واقع برای اینکه هدف خود را قابل اندازهگیری کنید باید آن را خرد کرده و تبدیل به قطعات کوچک کنید تا مسیری که میخواهید بروید مشخص شود.
در این جا مبحث اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت مطرح میشود که هنگام اندازهگیری مسافت رسیدن به اهدافتان می توانید از آن استفاده کنید. در مثال زیر یک هدف را با شرط دوم روش اسمارت بررسی میکنیم.
با فرض اینکه شرط اول یعنی معین و مشخص بودن هدف را به خوبی انجام دادهایم میخواهیم خریدن یک ماشین را اندازهگیری کنیم.
مثلا قیمت ماشینی که مشخص کردهایم ۱۵۰ میلیون تومان است پس باید این مبلغ را بدست بیاوریم. برای اینکار میتوانیم از سوالات زیر استفاده کنیم:
- درآمد فعلی چقدر است؟
- چقدر پسانداز در حساب بانکی وجود دارد؟
- چقدر از این درآمد را میتوان پسانداز کرد؟
- چقدر از این درآمد را میتوان سرمایهگذاری کرد؟
- چه کارهایی برای درآمد بیشتر میتوان انجام داد؟
- چه افرادی در این راه میتوانند به من کمک کنند؟
- چه قابلیتهایی دارم تا در این مسیر به من کمک کنند؟
دقت کنید شما میتوانید با خواندن تک تک این سوالات ناامید شوید و بگویید اصلا ممکن نیست. اما هیچچیز غیرممکن نیست و فقط باید بتوانید با توجه به شرایطی که دارید برنامه ریزی خوبی انجام دهید.
اگر میگویید با درآمد فعلی نمیتوانید هیچ پسانداز یا سرمایهگذای انجام دهید حق دارید اما اگر برای یادگیری اصول سرمایهگذاری یا پسانداز تلاشی نمیکنید، با افراد بالاتر از خودتان از نظر درآمدی ازتباط برقرار نمیکنید و یا مهارت خود را هرروز بهبود نمیدهید بهتر است دلیلها و توجیههای خودتان را مجددا بررسی کنید.
شما در هر جایگاهی که باشید میتوانید آن را ارتقا دهید به شرطی که بهانهها را کنار بگذارید و روی خودتان کار کنید. برای آنکه بتوانید خودتان را ارتقا دهید میتوانید به جای سرمایهگذاریها مالی، روی خودتان سرمایهگذاری کنید.
مثلا کتاب یا دورههای آموزشی خوب را تهیه و استفاده کنید تا بتوانید با سطح دانش بیشتر مستقیما داراییهایتان را چند برابر کنید.
به عنوان مثال:
اگر کتاب نمیخوانید هدف کوتاه مدت شما میتوانید تمام کردن یک کتاب در زمینه خاص خودتان باشد. در مرحله بعد میتوانید اجرایی کردن مطالبی که در چندین کتاب و دوره آموزشی اموختهاید را به عنوان هدف میان مدت انتخاب کنید و نهایتا شروع سرمایهگذاری مالی را به عنوان هدف بلند مدت در نظر بگیرید.
این مراحل را آنقدر تکرار کنید تا به هدف نهایی خود برسید. در این مسیر که قدم بگذارید اتفاقات بزرگتر و غیرقابل پیشبینی هم رخ خواهند داد که شما را با شتاب بیشتر به جلو هدایت میکنن زیرا تغییراتتان به شدت نمایان خواهند شد.
Achievable یا دست یافتنی:
امیدوارم مرحله قبل را به خوبی و با موفقیت به پایان رسانده باشید. در این مرحله از هدفگذاری به روش اسمارت میخواهیم ببینیم آیا هدفی که تا اینجا انتخاب کرده ایم، دست یافتنی هستند یا خیر.
به طور کلی کلمه دستیافتنی میتواند منظور خودش را برساند و من فقط کمی بیشتر به شما توضیح میدهم.
گفته میشود برای انکه هدفگذاری متناسبی را انجام دهیم باید هدف را نه آنقدر دور از دسترس و نه آنقدر نزدیک به خودمان انتخاب کنیم تا هم انگیزه کافی برای دستیابی به آن را داشته باشیم و هم اینکه تلاشمان بیهوده به هدر نرود.
به مثال زیر توجه کنید:
برای کسی که درآمد ماهانه ۱۰ میلیون تومان را تجربه کرده است رسیدن به یک درآمد ۱۱ میلیونی تلاش زیادی نمیخواهد. آیا اصلا نباید این هدف را انتخاب کند؟
اتفاقا خوب است که چنین هدفی داشته باشد اما به شرط آنکه به عنوان یک هدف کوتاه مدت و در راستای یک هدف بلند مدت انتخاب شده باشد. اگر بی هدف بگوید من یک میلیون اضافهتر درآمد میخواهم به خاطر اینکه فورا میتواند آن را کسب کند لذتی در رسیدن به هدف نخواهد برد.
اما اگر بخواهد درآمد ۲۰ میلیونی و حتی بیشتر را به عنوان یک هدف بلند مدت در نظر بگیرد ممکن است مناسبتر باشد زیرا هربار که یک میلیون یا بیشتر به درآمدش اضافه میشود احساس بهتر نسبت به آن ۲۰ میلیون خواهد داشت.
حال شما با توجه به مثال بالا و جایگاهی که در حال حاضر دارید این شرط را برای خودتان شخصی سازی کنید. ممکن است درآمد شما ۱ میلیون تومان باشد یا شاید هم ۱۰۰ میلیون. بر اساس جایگاه فعلی خود انتخاب کنید که چه هدفی برایتان دستیافتنی است.
میدانم که ممکن است تفاوت این شرط هدفگذاری smart، با شرط بعدی که واقع بینانه بودن هدف است کمی شما را گیج کرده باشد اما من در ادامه تفاوتهایی را به شما میگویم که میتواند به صورت واضح این دو موضوع را از یکدیگر جدا کند.
از آنجایی که دستیافتنی بودن یک هدف بسیار وابسته به زمانی است که برای آن در نظر گرفتهایم توصیه میکنم بعد از مطالعه شرط زماندار بودن هدف، دوباره برگردید و این بخش را بخوانید.
Realistic یا واقع بینانه:
قطعا هدفی که دستیافتنی نباشد واقعبینانه هم نیست اما گاهی اوقات ممکن است شما هدفی را انتخاب کنید که دستیافتنی است ولی واقع بینانه نیست. چرا این اتفاق میافتد؟
بگذارید ابتدا بررسی کنیم که هدف واقعبینانه چه معنی دارد. به طور کلی اگر شما هدفی را مد نظر بگیرید که خارج از توان یا بسیار غیر معمول باشد شرط چهارم هدفگذاری اسمارت، که همان واقعبینانه بودن است را رعایت نکردهاید.
در انتخاب یک هدف با شرط واقعبینانه شخصی سازی بسیار اهمیت دارد. فردی را تصور کنید که تجربه زیادی در تایپ کردن دارد و میتواند در زمان کوتاهی مقدار زیادی کلمه را تایپ کند.
واقع بینانه است اگر به نسبت به این سرعت تعیین کند که ۱۰۰ صفحه آچار را در چه زمانی تایپ میکند. همچنین با توجه به امکانات و شرایطی دارد دستیافتنی هم میتواند باشد.
اما اگر شخصی تجربه بسیار کمی در تایپ کردن داشته باشد و بخواهد هدفی مشابه تایپ ۱۰۰ صفحه آچار در مدت زمانی مشابه مثال بالا را برای خودش در نظر بگیرد، با اینکه دست یافتنی است اما دیگر واقع بینانه نیست.
در مثال دیگر دو نفر را در نظر بگیرید که میخواهند رتبه اول کنکور را در رشته خود بدست بیاورند. یکی از آنها تلاش بسیار زیادی چه از لحاظ زمانی و چه از لحاظ فنی دارد و دیگری فقط مطالعه میکند و اصلا سلامتی و توانایی خودش را در نظر نمیگیرد. احتمال اینکه نفر اول بتواند رتبه دلخواهش را بدست آورد بیشتر خواهد بود.
این هدف برای هر دو نفر دستیافتنی است اما برای نفر اول واقعبینانه هم هست و دیگر برای نفر دوم واقع بینانه نخواهد بود.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت همانطور که دستیافتنی بودن یک هدف وابستگی زیادی به زمان دارد، واقعبینانه بودن همان هدف هم وابستگی زیادی به نوع تلاش و تجربه دارد.
Time-related یا زمان دار:
نوبت به شرط پنجم هدفگذاری به روش اسمارت (SMART) رسید. همان شرطی که تا اینجا مدام از آن حرف زدیم. در یک توصیف کوتاه میتوان زماندار بودن هدف را با اولویتهایی که در زندگی داریم گره بزنیم.
در واقع ما نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن اولویت بسیار مهم زندگی خودمان کاری را به موقع به انجام برسانیم.
به عنوان مثال:
شخصی که اولویت بسیار مهم را خانواده میداند و هدف بزرگی را در مدت کوتاه میخواهد، احتمال رسیدن به آن هدف بسیار کم میشود. زیرا هدف بزرگتر از خودمان نیاز به زمان گذاشتن و تلاش هدفمند دارد و این کار به معنی کمتر زمان گذاشتن برای خانواده است.
در این حالت یا باید اولویت بسیار مهم که خانواده است را کمتر در نظر بگیریم یا زمان دورتری را برای رسیدن به آن هدف. در غیر این صورت حتی با رسیدن به آن هدف به سختی میتوان لذت کافی را تجربه کرد.
مهم است که چه زمانی را برای چه هدفی در نظر میگیریم زیرا این شرط میتواند تعیین کند که یک هدف دستیافتنی هست یا خیر.
برای انجام بهتر زمانبندی اهداف ابتدا باید نگاهی به اولویتهای مهم و غیر مهم خود داشته باشیم و بعد از آن به توانمندیها و امکاناتی که در اختیار داریم توجه کنیم.
بعد از این دو کار بهتر میتوانیم تشخیص دهیم که حدودا چه زمانی به کدامیک از اهداف خود میرسیم. شما میتوانید با مطالعه مقاله روش اولویت بندی اهداف این کار را به صورت حرفهای انجام دهید.
برخی افراد به طور کلی زمانی را برای اهداف خود در نظر نمیگیرند. نگران نباشید و مسئولیت آینده خود را به عهده بگیرید. اگر بگویید که تلاش خود را میکنم تا هدفم برسم و هروقت که رسیدم خوب است قانون پارکینسون در زندگیتان پیاده میشود.
چرا هدفگذاری به روش اسمارت عمل نمیکند؟
تا اینجا قطعا اطلاعات کاملی در زمینه هدفگذاری اسمارت دریافت کردهاید اما اگر تنها همین کارها را انجام دهید احتمال اینکه بتوانید به اهدافتان برسید کم است.
علت این اتفاق بیش از حد منطقی بودن این روش هدفگذاری است. میتوان گفت تقریبا هیچیک از انتخابهای ما منطقی نیستند و آن درصدی که منطقی انتخاب میکنیم براساس احساسات لحظهای که داریم ممکن است تغییر کند.
اگر میخواستیم تماما منطقی باشیم هیچوقت اهمالکاری نمیکردیم و تقریبا هیچ شخصی را نمیتوانید پیدا کنید که به نسبت خودش اهمالکار نباشد. اگر نمیدانید اهمالکاری چیست پیشنهاد میکنم این مقاله را بخوانید: اهمال کاری چیست؟ + راه حل قطعی رفع آن
بنابراین نمیتوان روی این روش به تنهایی برای هدفگذاری خوب و حرفهای حساب کرد و تنها باید از آن در قالب یک قانون در روش اصلی هدفگذاری استفاده کرد.
البته باید گفت تلاشهای بسیار زیادی توسط افراد مختلف انجام شده تا بتوانند شرطهای این روش هدفگذاری را هوشمندانهتر در نظر بگیرند اما میتوان گفت در نهایت هنوز نمی توان روی آن به عنوان یک روش کامل هدفگذاری حساب کرد.
اگر میخواهید درباره تغییرات و شرطهای مختلفی که طی سالهای مختلف برای هدفگذاری اسمارت در نظر گرفته شده بیشتر بدانید میتوانید به این مرجع مراجعه کنید: SMART_criteria
در واقع میتوان گفت به خاطر بیش از حد منطقی بودن این روش هدفگذاری، اقدامات هوشمندانهای را نمیتوانیم در راستای اهدافمان انجام دهیم و همین میشود که زود دلسرد میشویم و شاید دنیایی از کارهای نیمه کاره در پشت سر باقی گذاشتهایم.
اگر میخواهید بیشترین بهره را از هدفگذاری اسمارت ببرید از آن تنها به عنوان بخشی از روش انتخاب هدف برای آینده استفاده کنید و شرطهای مهمتر و اساسیتر را در هدفگذاری مد نظر بگیرید.
میدانم که دوست دارید این شرطهای اساسی را هر چه زودتر بدانید اما به خاطر مفصل و طولانی بودن نمیتوان آنها را در ادامه مقاله بیان کرد.
اما نگران نباشید کتاب کوتاه و الکترونیکی برای شما در نظر گرفته شده که به صورت رایگان میتوانید آن را دانلود کنید و از این سرگردانی ناشی از هدفگذاری نادرست خارج شوید.
میتوانید ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید تا فورا کتاب را برایتان ارسال کنم.
دانلود رایگان کتاب
این کتاب به ایمیل شما ارسال میشود